جدول زمانی ایلخانان
جدول زمانی ایلخانان
قرن سیزدهم
[ویرایش]دهه ۱۲۱۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۱۷ | - | هولاکو خان پسر تولی خان و سرقویتی بیگی متولد میشود.[۱] |
۱۲۱۸ | - | حمله مغول به امپراتوری خوارزمشاهیان: نیروهای علاءالدین محمد خوارزمشاه با ارتش مغول به رهبری جوجی خان و سبتای درگیر شدند و نبرد بدون نتیجه پایان یافت.[۲] |
- | حمله مغول به ایران: هیئت بازرگانی مسلمان فرستاده چنگیز خان به فاراب میرسد و فرماندار غایرخان آنها را میکشد و کالای آنها را برای خودش تصرف میکند. تنها یک بازمانده به مغولستان میرسد و به چنگیز اخبار حادثه را میدهد. چنگیز سه فرستاده دیگر را برای گفتگو با غایرخان (اینالچوق) میفرستد - آنها نیز کشته میشوند.[۲] | |
۱۲۱۹ | - | حمله مغول به امپراتوری خوارزمشاهیان: اوگتای خان (سومین پسر چنگیز) و جغتای (دومین پسر چنگیز)؛ فاراب (در قزاقستان کنونی) را میگیرند و جمعیت آن را قتلعام میکنند. چنگیز خان جوجی خان را برای فتح سیردریا و ارتشی دیگر را برای فتح فرغانه اعزام میکند.[۳] |
دهه ۱۲۲۰
[ویرایش]دهه ۱۲۳۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۳۱ | - | حمله مغول به ایران: ژنرال مغول جورماغون، جلالالدین خوارزمشاه را شکست میدهد، او تنها میگریزد و توسط یک ناشناس از مردم کرد کشته میشد؛ پس از آن خوارزمشاهیان پایان مییابد. [۴] |
۱۲۳۲ | تولی خان (پدر هولاکو) در اثر بیماری میمیرد.[۶] | |
۱۲۳۶ | حمله مغول به گرجستان: جورماغون همچنین فرماندهی حمله مغول به ارمنستان را به عهده میگیرد.[۷] |
دهه ۱۲۴۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۴۲ | یورش مغولان به آناتولی: مغولها ارزروم را تصرف میکنند.[۸] | |
۱۲۴۳ | - | نبرد کوسهداغ: بایجو نویان کیخسرو دوم (دوازدهمین سلطان از سلاطین سلجوقیان روم) و پادشاهی ارمنی کیلیکیه را شکست میدهد.[۹] |
۱۲۴۴ | ایوبیان به مغولها خراج میدهند.[۱۰] | |
بدرالدین لؤلؤ فرماندار دست نشانده امپراتوری مغول در موصل میشود.[۱۱] |
دهه ۱۲۵۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۵۲ | - | منگوقاآن هولاکو خان را مأمور حمله به بغداد میکند.[۱۲] |
۱۲۵۶ | - | هولاکو خان الموت را از حشاشین میگیرد.[۱] |
هولاکو خان دودمان ایلخانان را در ایران تأسیس کرد.[۱۳] | ||
مغولها کیکاووس دوم (از سلاطین سلجوقیان روم) و پسرش سلطان قلج ارسلان چهارم را در آقسرای شکست دادند.[۱۴] | ||
۱۲۵۸ | ۱۷ ژانویه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): هولاکو خان یک گروه مغول را از طرف دجله به بغداد میفرستد که در برابر عزالدین آیبک شکست میخورند.[۱۵] |
۱۸ ژانویه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): بایجو نویان به اردوگاه دشمن سرازیر میشود و حمله میکند و آنها را به عقب میراند.[۱۵] | |
۲۹ ژانویه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): هولاکو خان بغداد را محاصره میکند.[۱۵] | |
۳ فوریه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): نیروهای مغول دیوارهای بغداد را تصرف کردند.[۱۶] | |
۱۰ فوریه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): مستعصم، پسرانش و ۳۰۰۰ تن از بزرگان تسلیم شدند.[۱۶] | |
۲۰ فوریه | سقوط بغداد (۱۲۵۸): مستعصم و خانواده اش اعدام میشوند؛ بنابراین اولین خلافت عباسی به پایان میرسد. [۱۶] | |
یکی از فرزندان دودمان عباسی راهی سوریه شد، جایی که سلطان مملوک او را به عنوان خلیفه تاجگذاری کرد.[۱۷] |
دهه ۱۲۶۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۶۰ | ژانویه | محاصره حلب (۱۲۶۰): هولاکو خان حلب را از الناصر یوسف میگیرد؛ بنابراین ایوبیان به پایان میرسد.[۱] |
شاهزادهنشین انطاکیه به امپراتوری مغول تسلیم میشود.[۱۸] | ||
- | هولاکو خان خبر مرگ منگوقاآن را دریافت میکند و به اخلاط میرود.[۱۹] | |
- | نبرد عین جالوت: سیفالدین قطز از مملوک به فلسطین پیشروی کرد و مغول را از شهر غزه بیرون راند.[۱۹] | |
- | پسر هولاکو خان به نام یوشموت و فرمانده مغول الگه جلایر، سیلوان و ماردین را تصرف میکنند.[۱] | |
- | نبرد عین جالوت: سیفالدین قطز از مملوک نیروهای مغول تحت فرمان کیتبوقا را شکست داده و آنها را به سرحد فرات بازمیگرداند. | |
۱۰ دسامبر | اولین نبرد حمص: بیبرس یک لشکرکشی مغول را در سوریه شکست میدهد.[۱] | |
جنگداخلی خاندان تولی: برکه خان از اردوی زرین با اریق بوقا متحد میشود و به هولاکو خان حمله میکند.[۲۱] | ||
۱۲۶۱ | شورش در موصل و جزیره ابن عمر [۱] | |
۱۲۶۲ | - | شورشها در موصل و جزیره ابن عمر سرکوب شدند.[۱] |
نوامبر | هولاکو خان وزیر خود سیفالدین بیتکچی را میکشد و شمسالدین محمد جوینی را جایگزین او میکند.[۲۲] | |
جنگ هولاکو و برکه: برکه خان از اردوی زرین با مملوک متحد شد و به جمهوری آذربایجان حمله کرد.[۲۱] | ||
هولاکو خان استان خراسان و استان مازندران را به پسرش اباقا خان و جمهوری آذربایجان به پسر دیگرش یوشموت میدهد.[۲۲] | ||
۱۲۶۳ | ۱۳ ژانویه | جنگ هولاکو و برکه: برکه خان ارتش هولاکو خان را در رود ترک شکست میدهد.[۲۲] |
۱۲۶۵ | ۸ فوریه | هولاکو خان میمیرد و پسرش اباقا خان جانشین او میشود. [۲۳] |
۱۲۶۶ | برکه خان در تفلیس میمیرد و نوهاش منگو تیمور جانشین او میشود.[۲۳] |
دهه ۱۲۷۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۷۰ | غیاثالدین براق از خانات جغتای به ایلخانان حمله میکند اما در «نبرد قره سو» در نزدیکی هرات شکست میخورد.[۲۴] | |
۱۲۷۱ | حمله سماگر مغول به قلعه المضیق در سوریه [۲۵] | |
۱۲۷۳ | ژانویه | یسودر، برادر اباقا خان، بخارا را غارت میکند.[۲۶] |
۱۲۷۷ | ۱۵ آوریل | نبرد البیستان: نیروهای مملوک نیروهای مغول را در البستان شکست دادند.[۲۳] |
دهه ۱۲۸۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۸۱ | - | نبرد حمص: برادر اباقا خان مونگکه تمور توسط نیروهای مملوک شکست میخورد.[۲۳] |
۱۲۸۲ | اباقا خان میمیرد و برادرش احمد تگودار که مسلمان بود، جانشین او میشود، [۲۳] | |
۱۲۸۴ | ارغونخان، پسر اباقا خان، احمد تگودار را برکنار میکند.[۲۳] |
دهه ۱۲۹۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۲۹۰ | اردوی زرین به ایلخانان حمله میکند اما توسط ارغونخان شکست میخورد.[۲۳] | |
امیرنوروز بر علیه ارغونخان شورش میکند و شکست میخورد.[۲۳] | ||
۱۲۹۱ | ۷ مارس | ارغونخان توسط تغاچار به قتل میرسد. تغاچار پس از او گیخاتو خان، برادر ارغون بر تخت مینشاند.[۲۳] |
۱۲۹۴ | گیخاتو خان از دودمان یوآن تقلید میکند و سعی میکند که اسکناس را معرفی کند که به طرز خارقالعاده ای شکست میخورد.[۲۳] | |
۱۲۹۵ | تغاچار گیخاتو خان را برکنار کرد و بایدو خان را به سلطنت مینشاند.[۲۳] | |
- | غازان خان، پسر ارغونخان، بایدو خان را خلع میکند و خان ایلخان و همچنین یک مسلمان میشود. [۲۳] | |
۱۲۹۹ | ۲۲–۲۳ دسامبر | نبرد وادی الخازندر: غازان خان بر الناصر محمد سلطان مملوک مصر و شام پیروز میشود.[۲۷] |
قرن چهاردهم
[ویرایش]1300s
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۰۱ | غازان خان تلاش ناموفقی برای گرفتن حلب انجام میدهد.[۲۸] | |
۱۳۰۳ | ۲۰ آوریل | نبرد مرج الصفار (۱۳۰۳): لشکر مغول تحت فرمان قتلغشاه از مملوک شکست خورد.[۲۸] |
۱۳۰۴ | غازان خان میمیرد و برادرش محمد خدابنده اولجایتو جانشین او میشود.[۲۳] | |
۱۳۰۷ | ایلخانان از استان گیلان، غزنی و سیستان خراج میگیرند.[۲۶] | |
۱۳۰۸ | - | محمد خدابنده اولجایتو تبدیل به شیعه دوازدهامامی میشود.[۲۶] |
دهه ۱۳۱۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۱۰ | مردم کرد و مردم عرب در اربیل با اجازه ایلخانان جمعی از مسیحیان را کشتند.[۱۱] | |
۱۳۱۲ | ایلخانان غزنی را تصرف کردند.[۲۹] | |
۱۳۱۶ | جنگ اسن بوقا-آیورباروادا: درگیری بین خانات جغتای و دودمان یوآن و ایلخانان که با پیروزی یوان و ایلخانان به پایان رسید.[۳۰] | |
۱۶ دسامبر | محمد خدابنده اولجایتو درگذشت و پسرش ابوسعید بهادرخان جانشین او شد.[۲۶] | |
۱۳۱۸ | عناصر خانات جغتای در استان خراسان شورش میکنند.[۲۶] | |
اوزبیک خان به ایلخانان حمله میکند.[۲۶] | ||
۱۳۱۹ | - | امیر چوپان شورشهای مغول را در «نبرد زنجانرود» شکست میدهد.[۲۶] |
دهه ۱۳۲۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۲۳ | ایلخانان با سلطنت ممالیک صلح میکنند.[۲۶] |
دهه ۱۳۳۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۳۵ | ۳۰ نوامبر | ابوسعید بهادرخان میمیرد و غیاثالدین محمد (وزیر)، آرپاخان، از نوادگان اریق بوقا را بر تخت سلطنت مینشاند. [۳۱] |
پایان دوره مؤثر ایلخانان در ایران[۱۳] | ||
۱۳۳۶ | آرپاخان مغلوب علی پادشاه از بغداد شد که او سپس موسی (ایلخان) را به جای او حکمران کرد.[۳۱] | |
۱۳۳۷ | موسی (ایلخان) توسط شیخ حسن جلایر خلع شد و او سپس محمد خان (ایلخان) را حکمران کرد.[۳۱] | |
۱۳۳۸ | محمد خان (ایلخان) توسط شیخ حسن کوچک برکنار میشود، که او سپس جهان تیمور را حکمران کرد.[۳۱] |
دهه ۱۳۴۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۴۶ | دنیاگیری طاعون مرگ سیاه، به ایلخانان گسترش مییابد.[۳۱] |
دهه ۱۳۵۰
[ویرایش]سال | تاریخ | رویداد |
---|---|---|
۱۳۵۶ | سلطان اویس جلایر دوره سلطنت جلایریان خود را راه اندازی میکند؛ بنابراین ایلخانان به طور کامل در ایران پایان مییابد.[۳۱] |
رویدادهای دینی بر پایه خانهای ایلخانان
[ویرایش]تبارنامه ایلخانان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
نام و نسب | دین و مذهب | اتفاقات مهم |
---|---|---|
هولاکو خان Hülegü Qan
|
بودیسم تبتی [۳۲] |
|
اباقا خان Abaγa Qan
|
بودیسم، منابع مسیحی از لطف اباقا نسبت به کلیساهای شرقی بسیار سخن میگویند، و این درست است دو سال آخر خانی او پیوندهای بین دربار و سلسله مراتب نسطوری که پس از مرگ هولاکو و همسرش دوقوز خاتون ضعیف شده بود، بر پایه قوی تری تأسیس شدند. خود اباقا در سال ۶۸۰/۱۲۸۱ در دفتر خود کاتولیکوس تازه منتخب مار یابالاها سوم (قو) را تأیید کرد که آشکارا با او رابطه خوبی داشت. اما در دلسوزیهای مسیحی اباقا نباید اغراق کرد. مبادلات دیپلماتیک با اروپای غربی، که مسلماً او آغازگر آن بود، عمدتاً الهام گرفته از نیاز به دستیابی به متحدان علیه ممالیک بود. همچنین همسر بیزانسی او ماریا پالایولوژینا (دختر امپراتور بیزانس میخائیل هشتم)، که در اصل برای هولاکو در نظر گرفته شده بود، به نظر نمیرسد که از نفوذ دوقوز خاتون در طول سلطنت قبلی برخوردار باشد. در واقع شواهد نشان میدهد که آباقا به هیچ وجه شمنیستی اجدادی خود را رها نکرده و حداقل به اندازه پدرش به ایمان بودایی متمایل بود.[۳۳] |
|
احمد تگودار Tegüder Qan
|
اسلام سنی قبل از آن، یک مسیحی بود، به نظر نمیرسد که گرویدن به اسلام، احمد باعث ایجاد یک سیاست ضد مسیحی شده باشد. بار هبرائوس بر آزادگی فوقالعاده او نسبت به کلیساهای مسیحی گواهی میدهد. به نظر میرسد آزار و شکنجهای که زندگینامهنویس رابان سائوما از آن یاد کردهاست میکند بیشتر متوجه کسانی بودهاست که مظنون به طرفداری از برادرزادهٔ او ارغون خان هستند. با این حال، ایلخان توسط جانشین خود متهم شد که از طریق تعهد خود به اسلام، قوانین مغول را زیر پا گذاشتهاست.[۳۴] | |
ارغون خان Arγun Qan
|
بودیسم، ۸۲–۱۲۶۵)، ارغون پس از مپر پدرش اباقا نامزد تاج و تخت بود، اما مجبور شد به رقیب قویتری، یعنی عمویش احمد تگودار تسلیم شود. پس از آن، ارغون پیروان تگودار را به مسموم کردن پدرش متهم کرد، به اسلام آوردن تگودار اعتراض کرد و در آغاز سال ۱۲۸۴ در راس یک شورش قرار گرفت. پس از چند بار شکست، او موفق شد تگودار را سرنگون و او را اعدام کند (۱۰ اوت ۱۲۸۴). روز بعد ارغون رسماً بر تخت سلطنت نشست و به عنوان یک بودایی سرسخت، با سیاستهای اسلامی سلف خود مقابله کرد.[۳۵] |
|
گیخاتو خان
|
بودیسم | |
بایدو خان Baydu Qan [۳۶]
|
بر اساس برخی منابع بودایی بود، او به خاطر سکولاریسم شهرت داشت و مانند دیگر پادشاهان بودایی، او بهطور آزادانه از همه ادیان حمایت میکرد. در میان ذینفعان او، مسیحیان نسطوری بودند که او را به خاطر هدایایی که به کلیسا داده بود، چنانکه در تاریخ یحب الله سوم آشکار است، او را بسیار تحسین میکردند.[۳۷] بر اساس برخی منابع دیگر مسیحی بود. منابع مسیحی تصویر بسیار متناقضی از عقاید و سیاستهای مذهبی بایدو ترسیم میکنند. هتوم یکم، شاه ارمنستان و مارینو سانودو استدلال میکنند که بایدو مسیحی بود. ابن عبری (بار هبرائوس) و استپانوس اربلیان دیدگاههای معتدل تری داشتند و بیان کردند که بایدو به دنبال دلجویی از مسلمانان بود شاید قابل اعتمادتر ادعای ابن عبری باشد که بایدو در میان مسیحیان به عنوان یک مسیحی و در میان مسلمانان به عنوان یک مسلمان رفتار میکرد. در انجام این کار، او احتمالاً از فرمانروایان قبلی مغول پیروی میکرد که از همه ادیان موجود در قلمرو خود، بدون استثنا، حمایت میکردند تا حمایت سیاسی خود را به حداکثر برسانند. به نظر میرسد که سیاست انعطافپذیر بایدو توسط مغولهای مسلمان غیرقابل قبول تلقی شده باشد. به گفته ابن عبری، هتوم یکم، شاه ارمنستان و مارینو سانودو، اکثر مغولهای مسلمان تساهل و تسامح بایدو نسبت به مسیحیان را تأیید نکردند و بر این اساس تصمیم گرفتند از برادرزادهاش غازان خان حمایت کنند.[۳۸] | - |
غازان خان Qasan Qan
|
در کودکی او در آیین بودایی تربیت شد که هم پدر و هم پدربزرگش به آن اعتقاد داشتند.[۳۹] تحت تأثیر مادرش در کودکی به مسیحیت گروید.[۴۰]اسلام سنی[۳۹] امیرنوروز نایبالسطنه خراسان با عمهٔ غازان ازدواج کرده بود در گرایش غازان خان به اسلام نقش داشت. پیروزی غازان سرآغاز سرکوب ادیان غیر اسلامی در ایلخانان بود. به گفتهٔ رشیدالدین فضلالله همدانی، غازان در ۵ اکتبر ۱۲۹۵ وارد تبریز شد و بلافاصله حکم تخریب کلیساها، کنیسهها و معابد بودایی را در قلمرو خود صادر کرد. نویسندگان مسیحی حملههای متعدد به کلیساها در بغداد، موصل، تبریز، مراغه و دیگر شهرهای ایلخانی را تأیید میکنند و تأکید میکنند که بوداییها تحت شدیدترین آزار و اذیت قرار گرفتند. ظاهراً غازان در صدد از بین بردن حضور بوداییان در قلمرو خود بود. اگر ادعای بدیعالزمان جزری را واقعیت بدانیم، غازان شخصاً در تخریب معبد بودایی در بغداد شرکت داشت. با این حال، نظرهای هتوم یکم، شاه ارمنستان و مارینو سانودو در رابطه با آزار و اذیت مسیحیان از اهمیت بیشتری برخوردار است. ظاهراً، این آزار توسط مغولانی که اخیراً به اسلام گرویده بودند آغاز شد و غازان برای خشنود ساختن امیرانی که از او حمایت کرده بودند ادامهٔ آن را اجازه داد. ابن عبری (بار هبرائوس) و استپانوس اربلیان میگویند که امیر نوروز آزار و اذیت مسیحیان را قبل از اعلام فرمان غازان آغاز کرده بود و ایلخان جدید قانونی بودن این آزار و اذیتها را تنها پس از شروع آنها تأیید کرد بنابراین، به نظر میرسد که مغولهای تازه مسلمان شده عامل آزار و اذیت بوداییان، مسیحیان و یهودیان ساکن در ایلخانان بودهاند. نویسندگان مسیحی مانند استپانوس اربلیان معتقدند که همه مغولان ایران تحت تأثیر امیر نوروز به اسلام گرویدند اما رشیدالدین مدعی است که در همان روزی که غازان به اسلام گروید، همه مغولان ایران از او الگو گرفتند. ادعاهای وصاف شیرازی و حمدالله مستوفی مبنی بر اینکه ایلخان جدید اعلام کردهاست که تمام مغولان قلمرو او پس از به تخت نشستن او در تبریز باید مسلمان شوند، قابل اعتمادتر به نظر میرسد. این ادعاها حاکی از آن است که غازان بلافاصله پس از استقرار قدرت خود، تغییر اجباری مغولان محلی را برنامهریزی کرد.[۴۱]
در مجموع، سلطنت غازان در گسترش اسلام در میان مغولان ایرانی اهمیت فراوانی داشت. بخش قابل توجهی از مغولان قبل از به قدرت رسیدن غازان به اسلام عمل میکردند و تعداد قابل توجهی از مغولان از فرمانروای جدید خود برای پذیرش اسلام پیروی کردند.[۴۱] غازان خان در اواخر عمر به زیارت بارگاه علی به نجف رفت و در همانجا به تشیع گرایش یافت و فرمان داد خطبه به نام «اهل بیت» بخوانند.[۴۲] |
|
محمد خدابنده اولجایتو
|
پدر اولجیتو، ارغونخان بودایی بود. تحت تأثیر مادرش در کودکی با نام مسیحی نیکلاس تعمید یافت بعداً بودیسم را پذیرفت.[۴۰] او که در این زمان ولیعهد و حکمران خراسان بود، مسلمان شد و مانند برادرش غازان مذهب حنفی اختیار کرد.[۴۲] پس از درگذشت غازان و جلوس اولجایتو، حنفیان، ایلخان جدید را بر آن داشتند که خطبه و سکه به نام خلفای راشدین کند و از همین زمان، رقابت میان فرقههای مختلف مذهبی در دربار ایلخان بالا گرفت و هر یک میکوشیدند تا اولجایتو را به کیش خود درآورند. در این میان خواجه رشیدالدین مذهب شافعی داشت و اولجایتو نیز چون چیرگی نظامالدین را در مباحثه با علمای فرقههای دیگر بدید، مذهب شافعی اختیار کرد. سپس تاجالدین آوجی (آوی)، عالم شیعی، اولجایتو را به مذهب شیعه ترغیب کرد و او سرانجام در ۷۰۹ق/ ۱۳۰۹م که به بغداد رفت، رسماً مذهب شیعه اختیار کرد و فرمان داد، به جای خلفای راشدین به نام امامان شیعه سکه و خطبه کنند. دو سال بعد، در ۷۱۱ق، پس از آنکه تاجالدین آوجی و پسرش به اتهام همکاری با سعدالدین محمد آوجی وزیر، به فرمان اولجایتو کشته شدند، نفوذ شیعیان نیز در دستگاه ایلخانان روبهکاستی نهاد. اولجایتو در واپسین روزهای زندگی مذهب شیعه را ترک گفت و به مذهب اهل سنت بازگشت و فرمان داد به نام خلفای راشدین سکه و خطبه کنند و نافرمانان را نیز سخت بیم داد.[۴۲] |
|
ابوسعید بهادرخان
|
اسلام سنی ارزیابی نگرش ابوسعید نسبت به مسیحیان دشوار است. صلاحالدین صفدی گفتهاست که وی کلیساهای بغداد را ویران کرده و بهطور فعال تشویق گرویدن به اسلام را تشویق کردهاست. با این حال، دوران سلطنت او شاهد ایجاد یک اسقف اعظم لاتین در سلطانیه به همراه یک سلسله مراتب اسقفی وابسته، با سند نامه پاپ ژان بیستودوم در تاریخ ۱ مه ۱۳۱۸ بود، و بازدیدکنندگان غربی مانند جردنوس از سویراک][//en.wikipedia.org/wiki/Jordanus هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ایل خان مانع از این امر شدهاست ارائه نمیکند. در باب فعالیت تبلیغی البته ممکن است گاهی تسامح ابوسعید از انگیزههای اقتصادی ناشی شده باشد.[۴۳] |
|
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ Atwood 2004, p. 225.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Atwood 2004, p. 431.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ Atwood 2004, p. 307.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Atwood 2004, p. 308.
- ↑ Atwood 2004, p. 81.
- ↑ Twitchett 1994, p. 372.
- ↑ Atwood 2004, p. 196.
- ↑ Jackson 2005, p. 74.
- ↑ Atwood 2004, p. 331.
- ↑ جکسون 2005, p. 74.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Atwood 2004, p. 323.
- ↑ Twitchett 1994, p. 405.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ "Il-Khanid dynasty - Mongol dynasty". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). 1998-07-20. Retrieved 2023-06-30.
- ↑ Jackson 2005, p. 116.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ Atwood 2004, p. 28.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ Atwood 2004, p. 29.
- ↑ "IL-KHANIDS i. DYNASTIC HISTORY". ENCYCLOPÆDIA IRANICA (به انگلیسی). 1998-07-20. Retrieved 2023-06-30.
- ↑ Jackson 2005, p. 117.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ Atwood 2004, p. 6.
- ↑ اAtwood 2004, p. 6.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Twitchett 1994, p. 412.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ۲۲٫۲ Atwood 2004, p. 226.
- ↑ ۲۳٫۰۰ ۲۳٫۰۱ ۲۳٫۰۲ ۲۳٫۰۳ ۲۳٫۰۴ ۲۳٫۰۵ ۲۳٫۰۶ ۲۳٫۰۷ ۲۳٫۰۸ ۲۳٫۰۹ ۲۳٫۱۰ ۲۳٫۱۱ ۲۳٫۱۲ Atwood 2004, p. 234.
- ↑ Atwood 2004, p. 231.
- ↑ Jackson 2005, p. 167.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ ۲۶٫۳ ۲۶٫۴ ۲۶٫۵ ۲۶٫۶ ۲۶٫۷ Atwood 2004, p. 235.
- ↑ Atwood 2004, p. 341.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ Jackson 2005, p. 170.
- ↑ Atwood 2004, p. 86.
- ↑ Twitchett 1994, p. 504 درگرفت..
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ ۳۱٫۳ ۳۱٫۴ ۳۱٫۵ Atwood 2004, p. 236.
- ↑ Yerushalmi, Dan; Samten, Jampa. "Letters for the Khans: Six Tibetan Epistles for the Mongol Rulers Hulegu and Khubilai, and the Tibetan Lama Pagpa. Co-authored with Jampa Samten" (به انگلیسی). Archived from the original on 2021-09-08. Retrieved 2021-09-08.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help) - ↑ "abaqa". ENCYCLOPÆDIA IRANICA (به انگلیسی). 1998-07-20. Retrieved 2023-06-30.
- ↑ «AḤMAD TAKŪDĀR». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. ۱۹۹۸-۰۷-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۳۰.
- ↑ "Arghūn - ruler of Iran". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). 1998-07-20. Retrieved 2023-06-30.
- ↑ For numismatic information: Coins of Ghazan بایگانیشده در ۲۰۰۸-۰۲-۰۱ توسط Wayback Machine, Ilkhanid coin reading بایگانیشده در ۲۰۰۸-۰۲-۰۱ توسط Wayback Machine.
- ↑ Luisetto, Arméniens et autres, 146.
- ↑ Hautala، Roman (۲۰۱۸-۱۰-۰۱). «Comparing the Islamisation of the Jochid and Hülegüid Uluses: Muslim and Christian Perspectives». Revue des mondes musulmans et de la Méditerranée. OpenEdition (۱۴۳). doi:10.4000/remmm.10705. شاپا 0997-1327.
- ↑ ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ "Maḥmūd Ghāzān - Mongol Emperor of Persia & Ilkhanate". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). 1998-07-20. Retrieved 2023-06-30.
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Margaryan، Gor (۲۰۲۰-۰۱-۰۱). «The 'Christian' Ilkhans: myths and reality». ARAMAZD: Armenian Journal of Near Eastern Studies. Archaeopress Publishing Ltd. ۱۴ (۱-۲). doi:10.32028/ajnes.v14i1-2.982. شاپا 1829-1376.
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Hautala، Roman (۲۰۱۸-۱۰-۰۱). «Comparing the Islamisation of the Jochid and Hülegüid Uluses: Muslim and Christian Perspectives». Revue des mondes musulmans et de la Méditerranée. OpenEdition (۱۴۳). doi:10.4000/remmm.10705. شاپا 0997-1327.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ «دانشنامه بزرگ اسلامی - مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی». کتابخانه مدرسه فقاهت. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۷-۰۱.
- ↑ «ABŪ SAʿĪD BAHĀDOR KHAN». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. ۱۹۹۸-۰۷-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۳۰.
کتابشناسی
[ویرایش]- Andrade, Tonio (2016), The Gunpowder Age: China, Military Innovation, and the Rise of the West in World History, Princeton University Press, ISBN 978-0-691-13597-7.
- Asimov, M.S. (1998), History of civilizations of Central Asia Volume IV The age of achievement: A.D. 750 to the end of the fifteenth century Part One The historical, social and economic setting, UNESCO Publishing
- Atwood, Christopher P. (2004), Encyclopedia of Mongolia and the Mongol Empire, Facts On File
- Barfield, Thomas (1989), The Perilous Frontier: Nomadic Empires and China, Basil Blackwell
- Barrett, Timothy Hugh (2008), The Woman Who Discovered Printing, Great Britain: انتشارات دانشگاه ییل, ISBN 978-0-300-12728-7 (alk. paper)
- Beckwith, Christopher I. (2009), Empires of the Silk Road: A History of Central Eurasia from the Bronze Age to the Present, Princeton University Press, ISBN 978-0-691-13589-2
- Beckwith, Christopher I (1987), The Tibetan Empire in Central Asia: A History of the Struggle for Great Power among Tibetans, Turks, Arabs, and Chinese during the Early Middle Ages, Princeton University Press
- Biran, Michal (2005), The Empire of the Qara Khitai in Eurasian History: Between China and the Islamic World, Cambridge Studies in Islamic Civilization, Cambridge, England: Cambridge University Press, ISBN 0-521-84226-3
- Bregel, Yuri (2003), An Historical Atlas of Central Asia, Brill
- Drompp, Michael Robert (2005), Tang China And The Collapse Of The Uighur Empire: A Documentary History, Brill
- Ebrey, Patricia Buckley (1999), The Cambridge Illustrated History of China, Cambridge: انتشارات دانشگاه کمبریج, ISBN 0-521-66991-X (paperback).
- Ebrey, Patricia Buckley; Walthall, Anne; Palais, James B. (2006), East Asia: A Cultural, Social, and Political History, Boston: Houghton Mifflin, ISBN 0-618-13384-4
- Golden, Peter B. (1992), An Introduction to the History of the Turkic Peoples: Ethnogenesis and State-Formation in Medieval and Early Modern Eurasia and the Middle East, OTTO HARRASSOWITZ · WIESBADEN
- Graff, David A. (2002), Medieval Chinese Warfare, 300-900, Warfare and History, London: Routledge, ISBN 0-415-23955-9
- Graff, David Andrew (2016), The Eurasian Way of War Military Practice in Seventh-Century China and Byzantium, Routledge, ISBN 978-0-415-46034-7.
- Haywood, John (1998), Historical Atlas of the Medieval World, AD 600-1492, Barnes & Noble
- Jackson, Peter (2005), The Mongols and the West, Pearson Education Limited
- Latourette, Kenneth Scott (1964), The Chinese, their history and culture, Volumes 1-2, Macmillan
- Lorge, Peter A. (2008), The Asian Military Revolution: from Gunpowder to the Bomb, Cambridge University Press, ISBN 978-0-521-60954-8
- Luttwak, Edward N. (2009), The Grand Strategy of the Byzantine Empire, The Belknap Press of Harvard University Press
- Millward, James (2009), Eurasian Crossroads: A History of Xinjiang, Columbia University Press
- Mote, F. W. (2003), Imperial China: 900–1800, Harvard University Press, ISBN 978-0-674-01212-7
- Needham, Joseph (1986), Science & Civilisation in China, vol. V:7: The Gunpowder Epic, Cambridge University Press, ISBN 0-521-30358-3
- Luisetto, Frédéric (2007), Arméniens et autres Chrétiens d'Orient sous la domination Mongole, Geuthner, ISBN 978-2-7053-3791-9
- Rong, Xinjiang (2013), Eighteen Lectures on Dunhuang, Brill
- Schafer, Edward H. (1985), The Golden Peaches of Samarkand: A study of T'ang Exotics, University of California Press
- Shaban, M. A. (1979), The ʿAbbāsid Revolution, Cambridge: Cambridge University Press, ISBN 0-521-29534-3
- Sinor, Denis (1990), The Cambridge History of Early Inner Asia, Volume 1, Cambridge University Press
- Sima, Guang (2015), Bóyángbǎn Zīzhìtōngjiàn 54 huánghòu shīzōng 柏楊版資治通鑑54皇后The Cambridge History of Early Inner Asia, Volume 1, Yuǎnliú chūbǎnshìyè gǔfèn yǒuxiàn gōngsī, ISBN 978-957-32-0876-1
- Skaff, Jonathan Karam (2012), Sui-Tang China and Its Turko-Mongol Neighbors: Culture, Power, and Connections, 580-800 (Oxford Studies in Early Empires), Oxford University Press
- Standen, Naomi (2007), Unbounded Loyalty Frontier Crossings in Liao China, University of Hawai'i Press
- Steinhardt, Nancy Shatzman (1997), Liao Architecture, University of Hawaii Press
- Twitchett, Denis C. (1979), The Cambridge History of China, Vol. 3, Sui and T'ang China, 589–906, Cambridge University Press
- Twitchett, Denis (1994), "The Liao", The Cambridge History of China, Volume 6, Alien Regime and Border States, 907-1368, Cambridge: Cambridge University Press, pp. 43–153, ISBN 0-521-24331-9
- Twitchett, Denis (2009), The Cambridge History of China Volume 5 The Sung dynasty and its Predecessors, 907-1279, Cambridge University Press
- Wang, Zhenping (2013), Tang China in Multi-Polar Asia: A History of Diplomacy and War, University of Hawaii Press
- Wilkinson, Endymion (2015). Chinese History: A New Manual, 4th edition. Cambridge, MA: Harvard University Asia Center distributed by Harvard University Press. ISBN 978-0-674-08846-7.
- Xiong, Victor Cunrui (2000), Sui-Tang Chang'an: A Study in the Urban History of Late Medieval China (Michigan Monographs in Chinese Studies), U OF M CENTER FOR CHINESE STUDIES, ISBN 0-89264-137-1
- Xiong, Victor Cunrui (2009), Historical Dictionary of Medieval China, United States of America: Scarecrow Press, Inc., ISBN 978-0-8108-6053-7
- Xu, Elina-Qian (2005), HISTORICAL DEVELOPMENT OF THE PRE-DYNASTIC KHITAN, Institute for Asian and African Studies 7
- Xue, Zongzheng (1992), Turkic peoples, 中国社会科学出版社
- Yuan, Shu (2001), Bóyángbǎn Tōngjiàn jìshìběnmò 28 dìèrcìhuànguánshídài 柏楊版通鑑記事本末28第二次宦官時代, Yuǎnliú chūbǎnshìyè gǔfèn yǒuxiàn gōngsī, ISBN 957-32-4273-7
- Yule, Henry (1915), Cathay and the Way Thither: Being a Collection of Medieval Notices of China, Vol I: Preliminary Essay on the Intercourse Between China and the Western Nations Previous to the Discovery of the Cape Route, Hakluyt Society