پرش به محتوا

جغد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از جغدسانان)

جغد
یک جغدباز شمالی[۱] در باغ وحش بلَیدورپ روتردام هلند.
رده‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پرندگان
زیررده: نومرغان[۲]
فرورده: نوآروارگان[۳]
بالاراسته: نوپرندگان[۴]
راسته: جغدسانان[۵]
وگلر، ۱۸۳۰
خانواده‌ها
مترادف

‎ Strigidae sensu Sibley & Ahlquist

بوستان مهدی قم
بوستان مهدی قم

جُغد (بوف، بوم، چغد) نام پرنده‌ای شکاری است از راسته جغدسانان، که دارای قدرت شنوایی و بینایی بسیار بالایی است.[۶] جغدها در همه قاره‌ها به استثناء جنوبگان مشاهده شده‌اند. جغد پرنده‌ای سودمند است زیرا خوراکش انواع موش است و در شکاف‌های تنه درختان و آشیانه‌های متروک زاغان لانه می‌گذارد. جغدها معمولاً شب‌کوشا و پگاه‌رو هستند یعنی هنگام پگاه و شفق از لانه بیرون آمده و شکار می‌کنند.[۶] کوچک‌ترین جغد، جغد جنی است که طول آن فقط ۱۳٫۵ سانتیمتر یعنی به بزرگی یک گنجشک است.[۷] تخم جغد همیشه به فاصله چند روز می‌شکند و نوزاد به دنیا می‌آید.[۸] نقش و رنگ پرهای جغدها حالت استتاری دارند تا به هنگام استراحت روزانه‌شان از مزاحمت‌ها بکاهند. جغدی به نام اشوزوشت در اسطوره‌های ایرانی نقش زیادی در یاری نیروی خوبی دارد.[۹]

جغدها شامل بیش از ۲۰۰ گونهٔ عمدتاً منفرد و شبگرد هستند که دارای حالتی ایستاغدها بیشتر پستانداران کوچک، حشرات و سایر پرندگان را شکار می‌کنند و تعداد کمی از گونه‌ها در شکار ماهی تخصص دارند. جغدها به دو خانواده تقسیم می‌شوند: خانواده جغدهای راستین (یا معمولی) و خانواده جغد انبار.

نام

[ویرایش]

واژهٔ جغد از زبان سغدی وارد فارسی شده است و اصل سغدی آن چَغوت است.[۱۰] در زبان پارسی میانه به جغد شوگز Šugz می‌گفتند. در متون فارسی واژه‌های مترادف دیگری که برای جغد به‌کار رفته عبارت است از: بوف، بوک، بویک، بوم، بهمن‌مرغ، کوف، یوف، گول، چغد، چغو، کُنگُر، کوچ، کوج، پسک، پش، کوکن، کگران، کوال، نهام، نهار، بیقوچ، بیقوش، بایقوش، قوش، سار.[۱۱] به گونه‌های بزرگ‌جثه از جغد در قدیم خرکوف می‌گفتند.[۱۲] _در برخی از شهرستان‌های استان اصفهان به جغد کوچک کوکومَعو نیز می‌گویند.

در زبان لری جنوبی شووک گفته می‌شود.

رابط شماری جغد، بَهله است و برای نمونه گفته می‌شود «به دام افتادن یک بهله جغد» یا «آزادسازی سه بهله جغد».[۱۳] (بهله در اصل به معنی دستکشی است که بازدارها به دست می‌کنند.[۱۴])

ویژگی‌ها

[ویرایش]

جغد پرنده‌ای است با صورتی پهن، نوک خمیده و چشم‌هایی درشت و پاهای بزرگ، در دو طرف سرش دو دسته‌پر شبیه گوش گربه قرار دارد که گوش‌پر نامیده می‌شوند.[۶] دارای سر بزرگ، صورت پهن و منقار قوی قلاب مانند و نیم پیدا و چنگال‌های تیز و نیرومند است.[۱۵] منقار قلاب شکل نیرومندش به همراه چنگال‌های قوی او برای نگه داشتن طعمه به کار می‌رود. رنگش معمولاً کرم قهوه‌ای است. در نوکش یک شکاف هست. سرش بزرگ است. او هوای تاریک را دوست دارد. شب‌ها پرواز می‌کند. جغد نوکی کوچک و ظریف دارد. دور دهانش پرهای زبری هست که شبیه مو می‌باشد ولی مو نیست. پاهایش کوچک است و پنجه‌هایش ضعیف و بی‌طاقت. پر و بال او صاف است و خیلی آرام پرواز می‌کند. لبه بیرونی شاهپرهای بال حالت دندانه‌دار است و در هنگام حمله به طعمه صدای پرها کم باشد.

پرواز آنها بی‌صدا است، بعضی از آنها گوش‌پرهای مشخصی دارند. پاهای پوشیده از پر دارند. تک‌زی‌اند و بیشترشان روی درخت زندگی می‌کنند. نر و ماده آنها همشکل است ولی ماده‌ها بزرگ‌ترند.[۱۵] جغدها همیشه طعمه خود را درسته می‌بلعند و پس از آن‌که بخش‌های گواردنی آن را گواردند بازمانده آن را به شکل تفاله از راه دهان بیرون می‌اندازند.[۸]

بینایی و شنوایی

[ویرایش]

جغد چشم‌های بزرگ و رو به جلو دارد که استفاده از هر دو چشم را در یک زمان برای او میسر می‌سازد و دید دوچشمی را فراهم می‌کند. دید دوچشمی برای برآورد فاصله‌ها به هنگام حمله سودمند است. چشم‌های جغد بسیار حساس است و به خاطر بزرگی چشم‌ها حتی در نور خیلی کم می‌تواند ببیند و به همین خاطر خوب شکار می‌کند.

چشم‌های جغد اما به چشمخانه چسبیده و ثابت است و از این‌رو جغدها برای دنبال کردن حرکت طعمه، ناچار است سر خود را به پهلو یا پشت بچرخاند. جغد گردن دراز و انعطاف‌پذیری دارد که در زیر پرهایش پنهان شده و این گردن چرخاندن کامل سر را برای او آسان می‌سازد.[۱۶]

نیروی شنوایی جغدها قوی است و شکل پهن و قرص مانند صورت آن‌ها به هدایت صدا به سوی گوش‌های بزرگشان کمک می‌کند. نوک رو به پایین آن‌ها نیز برای این است که برای دریافت صدا کمترین مانع را ایجاد کند. در بیشتر گونه‌های شب‌بیدار جغد، یکی از گوش‌ها کمی بالاتر از گوش دیگر قرار گرفته تا صداها را در حالت حرکات عمودی طعمه نیز دریافت و دنبال کند. جغدها با این قدرت شنوایی خود می‌توانند جهت حرکت طعمه را با دقت بالایی تشخیص دهند.[۱۶] برخی از جغدها دارای چنان قدرت شنوایی هستند که می‌توانند یک طعمه را در تاریکی مطلق تشخیص دهند.

آناتومی

[ویرایش]

جغدها می‌توانند سر و گردن خود را تا ۲۷۰ درجه بچرخانند. آن‌ها ۱۴ مهره گردن در مقایسه با هفت مهره در انسان دارند که باعث انعطاف‌پذیری بیشتر گردن آن‌ها می‌شود. ساختار مهره‌ها این اجازه را به جغدها می‌دهد که هنگام چرخش سر، جریان خون به‌سوی مغز، مختل نشود.[۱۷][۱۸]

اندازه

[ویرایش]

جغد جنی با وزن ۳۱ گرم و طول ۱۳٫۵ سانتی‌متر، کوچک‌ترین جغد است و جغدک ریش‌بلند و جغد کوتوله تامائولیپاس نیز با اندازه‌ها و وزنی مشابه از کوچک‌ترین جغدها هستند.[۷]

بزرگ‌ترین جغدها دو بوف با اندازه مشابه با نام‌های شاه‌بوف اوراسیایی و بوف ماهی‌خوار بلکیستون هستند. بزرگ‌ترین جغدهای ماده از این دو گونه ۷۱ سانتی‌متر طول، ۱۹۰ سانتی‌متر فاصلهٔ نوک بال‌ها و ۴٫۲ کیلوگرم وزن دارند.[۷][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]

دودیسی جنسی

[ویرایش]

دودیسی جنسی یک تفاوت فیزیکی بین نر و مادهٔ یک گونه است. جغدهای ماده معمولاً بزرگتر از جغدهای نر هستند.[۲۳] درجهٔ دودیسی در اندازه در جمعیت‌ها و گونه‌های مختلف متفاوت است و از طریق صفات مختلفی مانند طول بال‌ها و تودهٔ بدن، اندازه‌گیری می‌شود.[۲۳]

آرایه‌شناسی

[ویرایش]

حدود ۲۲۰ تا ۲۲۵ گونه موجود از جغدها شناخته شده است که به دو خانواده تقسیم می‌شوند:

  1. جغدان راستین یا خانوادهٔ جغدهای معمولی
  2. جغدان انبار

برخی از خانواده‌های کاملاً منقرض شده نیز بر اساس بقایای فسیلی شناسایی شده‌اند که بسیار متفاوت از جغدهای کنونی هستند.

خانوادهٔ جغدان انبار

[ویرایش]
  • سردهٔ جغدهای انبار - حدود ۱۵ گونه موجود و احتمالاً یکی از آن‌ها به تازگی منقرض شده است.
  • سردهٔ جغدهای خلیجی - دو تا سه گونه موجود و احتمالاً یکی از آن‌ها به تازگی منقرض شده است.

خانوادهٔ جغدان راستین یا جغدان معمولی

[ویرایش]

جغد در فرهنگ عامه

[ویرایش]

جغد در ایران باستان یکی از نمادهای ایزدیان بود که با نام اشوزوشت و مرغ بهمن از آن یاد شده است. کم‌کم، جغدها در فرهنگ عامه ایران نمادی شوم و نحس پیدا کردند، که بنا و ادبیات فارسی نماد شومی ریشه در تاریخ ایران دارد در کتاب تاریخ بلعمی نوشته قرن سوم هجری جغد خبر رسان مرگ پشنگ پسر کیومرث بوده است که این جغد را نماد شومی کرده است. در این کتاب چنین آمده:[۲۴]

این گیومرث این بار بسیار چیزها داشت با خویشتن چون به راه اندر همی شد جغد را دید که پیش وی آمد و به راه بنشست چند بار بانگ کرد با سهم. گیومرث در رسید برپرید، و دورتر شد و بنشست و همی‌خروشید و کیومرث اندیشه کرد و گفت این غم دلِ من، و این خروشِ این مرغ نه از گزاف است. گفت: ای مرغ اگر خبرِ خیر است خجسته فال ماناد از تو در فرزندان آدم تا جهان باشد. و اگر بد است شوم باشیا و فالِ شوم ما باد از تو تا جهان باشد. و چون بر کوه شد پسر را بیافت هلاک شده، جغد را نفرین کرد و برآمد.[و از این کار را] مردمان عجم او را شوم دارند و بانگ او را ناخجسته دارند. و زجر از این قیاس کنند وگرنه او را هیچ گناهی نیست که دیگر مرغان را نیست.[۲۵]

البته لازم است ذکر شود که بگوییم در متن‌های کهن باستانی جغد را «هو مورو» نیز می‌خواندند یعنی پرنده دانا…[۲۶]

در کتاب‌های قصه نیز این پرنده عینک به چشم دارد و به بقیه حیوانات پند و اندرز می‌دهد. در کتاب اوستا از جغد با نام "اشوزشت " یاد شده یعنی: فراری‌دهنده دیوها و پلیدی‌ها.

گونه‌های جغد در ایران

[ویرایش]

در ایران ۱۴ گونه جغد وجود دارد که می‌توان گفت گونه‌های مختلف در سرتاسر این کشور پراکندگی دارند:

  1. جغد انبار Bran owl
  2. مرغ حق جنوبی Straited scops owl
  3. مرغ حق خاوری Oriental scops owl
  4. مرغ حق اوراسیایی Eurasian scops owl
  5. شاه‌بوف اوراسیایی Eurasian eagle owl
  6. جغد جنگلی Tawny owl
  7. جغد شمالی Tengmalm's owl
  8. جغد طلایی Humes Tawny owl
  9. جغد کوچک Little owl
  10. جغد خالدار جنوبی Spotted little owl
  11. جغد گوش‌دراز (جغد شاخدار) Long – eared owl
  12. جغد تالابی short – eared owl
  13. بوف ماهی‌خوار قهوه‌ای Brown fish owl
  14. بوف برفی Snowy owl

نگارخانه

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Surnia ulula
  2. Neornithes
  3. Neognathae
  4. Neoaves
  5. Strigiformes
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ لغتنامه دهخدا[پیوند مرده]، جغد.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Konig, Claus; Welck, Friedhelm and Jan-Hendrik Becking (1999) Owls: A Guide to the Owls of the World, Yale University Press, شابک ‎۹۷۸−۰−۳۰۰−۰۷۹۲۰−۳.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ انجمن جبهه طبیعت بایگانی‌شده در ۲۰ اوت ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine، بازدید: مارس ۲۰۰۹.
  9. دهخدا: سرواژه بوف
  10. فرهنگ سغدی، سغدی - فارسی - انگلیسی پدیدآورنده:، بدرالزمان قریب ویراستار: شهرزاد فتوحی ناشر: فرهنگان - ۱۳۸۳.
  11. دهخدا: سرواژه‌های جغد، گول، بوف و چغد.
  12. لغتنامه دهخدا. مدخل خرکوف
  13. خبرگزاری ایسنا، بازدید: اوت ۲۰۱۳.
  14. دهخدا: بهله
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ بیابان‌ها و کویرهای ایران، بازدید: مارس ۲۰۰۹.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Hennessy, Kathryn. 2010. Natural history: the ultimate visual guide to everything on Earth. New York: DK. . p. 463.
  17. "International Science & Engineering Visualization Challenge: Posters & Graphics". Science. 339 (6119): 514–515. 1 February 2013. doi:10.1126/science.339.6119.514.
  18. "Owl mystery unraveled: Scientists explain how bird can rotate its head without cutting off blood supply to brain". Johns Hopkins Medicine. 31 January 2013. Retrieved 2013-03-03.
  19. «Eurasian Eagle Owl». www.oiseaux-birds.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۱-۰۵.
  20. Lewis, Deane. "Eurasian Eagle Owl (Bubo bubo) - Information, Pictures, Sounds". The Owl Pages (به انگلیسی). Retrieved 2022-11-05.
  21. Colloff-Bennett، Tamara (۲۰۰۹-۰۹-۲۳). «Take A Peek At Boo, The Eagle Owl». The Quillcards Blog (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۱-۰۵.
  22. «Blakiston's Fish Owl Project :: Jonathan C. Slaght». www.fishowls.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۱-۰۵.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Lundberg, Arne (May 1986). "Adaptive advantages of reversed sexual size dimorphism in European owls". Ornis Scandinavica. 17 (2): 133–140. doi:10.2307/3676862. JSTOR 3676862.
  24. تاریخ بلعمی، محمد بن جریر طبری، ترجمه ابوعلی بلعمی، به تصحیح ملک الشعرای بهار و محمد پروین گنابادی، انتشارات هرمس، تاریخ چاپ ۱۳۹۹، صفحهٔ ۱۶۴

پیوند به بیرون

[ویرایش]